آمد صدای ترس از وجودم

که من خار این چشم میشوم

آزارم به مورچه نمیرسد

فراموش کارم - به یاد ندارم حتی شام دیشبم

 

کمی تند خو و تند مزاج

که یحتمل اندکی لازم است

سر در گم این وقایع

که زندگی شبیه پازل است

 

اما مشکل یافت شد

وقتی که هر اشتباه نمره منفی دارد

به قدری مرتکب جرم شدم

مجری گفت قاضی ببینه میکنه از وسط پاره ات

 

قاضی ؟ همه الان قاضی اند

فقط ذکر الله گوی وسط میدان

که هرکس خدایی و پیامبری

من سر در گم و حیران

 

_ پاسبان پارسی

 

انتشار با ذکر منبع و شاعر مانعی ندارد

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها