خودکشی



دلم میخواد فقط ادمای منطقی و مهربونو بشناسم ادمایی که نگاهشون چشو نوازش میکنه ادمایی که خندشون قشنگ ترین حالت ممکنه. من دیوونه وار وجود همچین انسان هایی رو لازم میدونم در زندگیم،از وجود انسان های تکراری که فکر میکنن همه چیز بهشون مربوطه بیزارم خیلی بیزار شدیدا بیزارم :)
از موقعیت هایی که سواستفاده میکنن وحشت دارم ؛خیلی وحشت. امیدوارم همه پرندها برینن رو سر همچین شغال های انسان نمایی
|اطاق خودکشی|

الان دقیقا یه ساعته که میخوام بخوابم،همون کاری گه بزرگترا میگن بکن خوابت میبره،همه برقارو خاموش کردم،چشامو بستم،ولی تو اون چشمای بستم تو رو دیدم،با اون لباس سفید مزخرفت،میومدی باهام حرف میزدی،دقیقا تو همون باغ که همیشه بهت میگفتم،مثه توو قصه ها بود،مثه افسانه ها،کاش هیچوقت چشامو باز نمیکردم،ولی داشتم زجر میکشیدم،هیچوقت نتونستم بخوابم.
مامان اون قرصا که دکتر جدیده داده رو بیار. |اطاق خودکشی|

بزودی مجموعه آلبوم موسیقی اینجانب پاسبان پارسی بنام مقدس از سایت،کانال،اپ کمپانی رسانه‌ای استعداد جوان و همینطور از سایت رپ فارسی منتشر خواهد شد.

اطلاعات دقیق تر بزودی اعلام میشه.

رهبر کوچیک ( پاسبان پارسی ) ظهور خواهد کرد.


نکته۱:
عزیزان من منظورم از بزودی نه که فردا بلکه هر وقت پروژه تمام شد.
پروژه ممکنه خدایی ناکرده به مشکل بَر بخوره و اصلا امسال منتشر نشه.

نکته۲: رپ فارسی هنوز به قطعیت کامل نرسید.


غزل پُست مدرن بنام نامردِ پیروز ؛ مظلومْ خلاص » از اینجانب پاسبان پارسی »


عذاب روی سَرم خراب شد
چیزی به مانند این نیست
نامردی بیداد میکنه توو شهر
نامرد شخص بَدی نیست؟

×××

وجه مشترک ، منافع و پول
شده برای همه مشخص
توی زندگی سَرَک میکشه
بنامِ حقِ پاکِ مقدس

×××

بگذار آرام و آسوده باشد
شخصِ نامرد مخالفِ هدف
آزادی برای او همیشه مهیاست
توی خیابان بار میکند و میکشد عَلَف

×××

مظلوم‌ها چوب سادگی را میخورند
به چی میان آمد این دفتر؟
حکایت‌ها همچنان باقی‌ست
به میان جمع آمده تفرقه‌افکن

×××

آری نامرد همیشه پیروز است
مظلوم ، مقصر اصلیِ بَلاست
به پایان رسید دفتر
اما
ادامه ندارد.مظلوم.تیرِ خلاص


شاعر: پاسبان پارسی

 

{ این اثر به ثبت ادبی رسیده و استفاده از آن بدون ذکر منبع در صورت مشاهده پیگرد قانونی در پِی خواهد داشت }

جهت همکاری در شعر و موسیقی با:
papatunes@yahoo.com
در ارتباط باشید.


غزل پُست مدرن بنام دورِ دنیا » از اینجانب پاسبان پارسی »


قدم به قدم حرکت روی پاییز
برگ‌های خزانِ شانزلیزه پاریس
هوای بارانی به رطوبت دریا
حس خوش به روحت میشه واریز

×××

شب‌های به یادماندنی در ترکیه
گشت و‌ گذار با ماشینِ رنگِ بِژ
میخواهم سردی شمال را حس کنم
پرواز مستقیم به اُسلو‌ی نروژ

×××

از آنجا برویم براتیسلاوا ، اسلواکی
کشوری ساکت و آرام در دل آرمان
حال خوشی دارد وقتی در طیاره‌ای
میخواهم بروم به دوسلدوف آلمان

×××

خریدارم هوای خوش کی‌یفِ اوکراین را
چه حال خوشی‌ست که من الان دارم
برویم به منهتن ، ایالات متحده آمریکا
اندکی زمان صرف رسیدگی به کارم

×××

از بلوک شرق آمریکا پرواز به غرب
The Today Modern City Is Born 
شهر زیبای‌ست این مدرن شهر
سوپرایز.رسیدیم به اَبَر شهرِ ملبورن

×××

از ملبورن پروازی راحت به مسکو
دوازده ساعت استراحت و تفریح
زمینی حرکت به سوی سن‌پطرزبورگ
هر روز به سفر مجدد میشوم ترقیب

×××

در حال حاضر خارج از روسیه‌ام
تازه رسیدم به شهرِ زیبایِ سوآن
به حرکت ادامه دادیم تا یک ساعت
رسیدم به بهشتِ ارمنستان ، ایروان

×××

در باکو چیزای جالبی است
پُر نفت است در حمام ، این وان
بعد حمام نفت آمادهِ برگشت
یک پرواز مستقیم به پایتخت طهران

 

شاعر: پاسبان پارسی


استفاده از این غزل با ذکر نام شاعر و درج منبع ، مانعی ندارد ›


به نام حق پاک و سِرِشت


شرایط بگونه‌ای شده که نمیشود واقعیت یا حقیقت و دروغ یا نیرنگ رو از هم تشخیص داد.
انقلاب ۵۷ حکومت اسلامی یک انقلاب رو برگشت به عقب بود ؛ ایران پیشرفت نکرد ، ایران قدرت جهان نشد و و و .
اما حالا با تمام اتفاقات بد و خوب برای ایران عزیزمان ، به دهه چهارم انقلاب رسیدیم ؛ به نظر بعضی از کارشناسان ی انقلاب ایران را نمیشود تحول یا انقلاب دانست / چرا چگونه!؟؟

انقلاب یعنی تحول در نظام ی ، اقتصادی ، فرهنگی ، تحولی رو به پیشرفت ؛ حکومت ایران در این سه زمینه پیشرفت که نداشته بلکه پسرفت داشت ؛ انقلاب یعنی نابودی نظام کهنه و فرسوده و جایگزینی نظام قدرتمند و نوین.

من نماینده مردم ایران هستم _ اتفاقات بد ۲۳ ، ۲۴ و ۲۵ آبان یک حرکت مضحک در نوع اعتراض بود.
آری ، اعتراض حق همه‌ی مردم ایران و جهان است اما نه اعتراض به نوع اغتشاش و شورش که باعث تخریب اموال مردمی و دولتی بشه ؛ در هر صورت این بر گردن مردم است تا خسارات رو باید پرداخت کنند.
اعتراض یک روال و شرایط و قوانینی رو داره که باید در چارچوب و قالب اون پیش رفت نه یک تحصن در خیابان و بسته نگه داشتن خیابان تا به نوع اعلام کنند ما هم معترضیم. اعتراض به کجا؟
اعتراضی که منجر بشه آمبولانس دیر به مقصد برسه و‌ مریض فوت کنه رو باید سرکوب کرد.
معترض به چی ؟ معترض به کی ؟

خب اعتراض باید جوری باشه نه مردم نه دولت و‌ حکومت ضرر جانی و مالی ببینند ؛ اگر معترضید خب بریزید در خیابان و شعار دهید شعار .
شعار به حکومت شعار به دولت و و و 

مردم ایران نمیتونند پذیرای اراجیف مضحک و توهین‌آمیز یک ایرانی وطن فروش یا یک اجنبی م به حریم شخصی سرزمین ایران باشند ، اگر مردم ایران حکومت و دولت را هم قبول نداشته باشند اما از سنی و شیعه تا مسیحی و بهائی و زرتشتی برای یک‌ وجب از خاک ایران خون میدهند.

مردم ایران بر سر خاک و حریم ایران با کسی مدارا نمیکنند حالا این م چه حکومت باشد چه دولت باشد چه منافق و کافر یا دیندار باشد چه اغتشاش‌گر و وطن‌فروش یا اجنبی باشد.


_پاسبان پارسی
۲۸آبان ماه یکهزار رو سیصد و نود و ۸


شعارِ استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی

یک شعارِ کِذب بود و بس.

اما باز تو انقلابی کن


با عرض درود به تموم بازدید‌کنندگان

 

در اول گفتار بگم من نه طرفدار این حکومت‌ام و نه ضد این حکومت.

 

این حکومت در این دهه یعنی دهه چهارم پس از انقلاب ۵۷ به ملت عزیز ایران ثابت کرد که نمیتونه آسایش و رفاه به مردم ایران هدیه کنه.

نه مداخله سلطه‌ مانند آمریکا برای ملت ایران قابل تحمل است و نه اشخاصی که در خارج از ایران ادعا قدرت و نفوذ در ایران را میکنند.

هیچ یک از اینها قابل پذیرش نیست ؛ ابداً.

اعتراض به روش درست و منطقی بر روی روالی که آسیبی به کسی نرساند صحیح است. نه اینکه بر سر خیابان تجمع کرده و مانع رفت و آمد خودرو‌های سواری و حتی آمبولانس‌هایی که مریض‌های خیلی بدی را در حال انتقال هستند.

این نوع اعتراض از مردم شریف ایران نیست و به ریشه‌ی آریایی ما نمیچسبد ؛ این نقشه غرب است ، این نقشه حکومت شکست خورده اسلامی در ایران است.

بیایید خودمان سرنوشتمان را رغم بزنیم.

تحصن و سَر دادن شعار در راه و روش صحیح.

وَ مِن اللّه توفیق.


شکی نیست که ابر‌قدرتمندا به واسطه پول چتر انداختن روی کره زمین

اما.

اما.اینو باید درک کرد که جهالت مردم باعث این سیطره بازی شد.

اندکی تفکر باعث نابودیشون میشه.

راحترین کار برای فهمیدن قدرت‌های طبیعی و استفاده ازش برای نابودی قدرت‌های خارج از حق و حقوق و حریم انسانی کتاب » هستشدرسته نسخه فیزیکی کتاب‌ها خیلی گرون هستش میتونید ولی میتونید از نسخه الکترونیکی (pdf) استفاده کنید

از من گفتن بود.

 

اندکی ادراک بَد نیس

 

بخاطر همین هر چند روز یک کتاب با لینک دانلود مستقیم براتون تو بلاگ میزارم و معرفیش میکنم.


در کتاب ” سایکی ” به شیوه تمثیلی به شخصیت های نمادین ترس ، یأس ، کابوس ، آینده ، بی اعتمادی ، امید و آرزو پرداخته ام . این که چگونه این نیروها با هم تلاقی پیدا می کنند چگونه با هم متحد می شوند یا گاهی مستقل عمل می کنند ، داستان هم راستایی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است . بنابراین تلاش اولیه در نگارش این کتاب ، شخصیت پردازی انتزاعی در قالب جان بخشی به این نیروها بوده است : ترس آدمی را از دستیابی به آمال و آرزوها باز می دارد و یأس ، می تواند امیدی را که سال ها در دل پرورانده شده است از بیخ و بن از جای برکند .

کابوس ، با ماهیت گنگ ، نامفهوم ، فانتزی ، رمزآلود اما ترسناک خود ، روان آدمی را مسموم می کند و عدم اعتماد به نفس یا بی اعتمادی به سایرین نیش زهرآگین خود را تا اعماق روح انسان فرو می برد .

در نهایت آینده ای نامعلوم ، می تواند فرد را گم گشته سازد . با این حال امید و آرزو ، سربازان نیروی زندگی بخش سایکی ، با لشکر ترس ، یأس ، کابوس ، آینده نامعلوم و بی اعتمادی مقابله می کنند .

در این کتاب می خوانیم پیروزی نهایی سایکی فرد مورد بحث از آنِ کدام قدرت است : زندگی یا مرگ ؟
سرفصل های این کتاب به قرار زیر است :
دیباچه
فصل اول : ترس
فصل دوم : یآس
فصل سوم : ترس
فصل چهارم : کابوس
فصل پنجم : آینده
فصل ششم : آرزو
فصل هفتم : امید
فصل هشتم : آرزو
فصل نهم : بی اعتمادی
فصل دهم : کابوس
فصل یازدهم : آرزو
فصل دوازدهم : ترس
فصل سیزدهم : امید


نویسنده / مترجم : نگار سروری ستوده
 
زبان کتاب : فارسی
 
حجم کتاب : 830 کیلوبایت
 
نوع فایل : PDF
 
تعداد صفحه : 62

 

( اولین کتاب معرفی شده از طرف بلاگ خودکشی )

 

 

مخاطبان عزیز در بخش نظرات همین صفحه نقدهای ارزشمند خودتون رو بنویسید .

منبع : www.takbook.com


غزل پُست مدرن بنام دورِ دنیا » از اینجانب پاسبان پارسی »


قدم به قدم حرکت روی پاییز
برگ‌های خزانِ شانزلیزه پاریس
هوای بارانی به رطوبت دریا
حس خوش به روحت میشه واریز

×××

شب‌های به یادماندنی در ترکیه
گشت و‌ گذار با ماشینِ رنگِ بِژ
میخواهم سردی شمال را حس کنم
پرواز مستقیم به اُسلو‌ی نروژ

×××

از آنجا برویم براتیسلاوا ، اسلواکی
کشوری ساکت و آرام در دل آرمان
حال خوشی دارد وقتی در طیاره‌ای
میخواهم بروم به دوسلدوف آلمان

×××

خریدارم هوای خوش کی‌یفِ اوکراین را
چه حال خوشی‌ست که من الان دارم
برویم به منهتن ، ایالات متحده آمریکا
اندکی زمان صرف رسیدگی به کارم

×××

از بلوک شرق آمریکا پرواز به غرب
The Today Modern City Is Born 
شهر زیبای‌ست این مدرن شهر
سوپرایز.رسیدیم به اَبَر شهرِ ملبورن

×××

از ملبورن پروازی راحت به مسکو
دوازده ساعت استراحت و تفریح
زمینی حرکت به سوی سن‌پطرزبورگ
هر روز به سفر مجدد میشوم ترغیب

×××

در حال حاضر خارج از روسیه‌ام
تازه رسیدم به شهرِ زیبایِ سوآن
به حرکت ادامه دادیم تا یک ساعت
رسیدم به بهشتِ ارمنستان ، ایروان

×××

در باکو چیزای جالبی است
پُر نفت است در حمام ، این وان
بعد حمام نفت آمادهِ برگشت
یک پرواز مستقیم به پایتخت طهران

 

شاعر: پاسبان پارسی


استفاده از این غزل با ذکر نام شاعر و درج منبع ، مانعی ندارد ›


انقلاب پوچی‌ها



قضیه انقلاب فرق کرد
هدف گم شده در جایی پَرت
مردم نمی‌خواهند این تغییر را
عاملانشان میشوند از جامعه طرد

×××

صدای صفوف دعا نیست
همه به دار مجازات آویخته شده‌اند
همه به جرم مشترک آن بالا
به مُشتی احمقِ رجز‌خوان تبدیل شده‌اند

×××

گویند: خدااا به داد ما خواهد رسید
او عادل بی بَدیل جهان ما‌ست
اگر او عادل است حکم شما میشود اعدام
اما قبلش نثارِ صورتشان پاست

×××

بمانید و دعا کنید که ناجی برگردد
قصد ما اغتشاش و شورش نیست
اگر شما داشتید حق انقلاب
ما هم داریم پس ، هیسسس!!

×××

غریضه معنوی وصله به طناب اعدام
خاطیان همه مجازات بدنبالشان
دنبال حقیقت باش ای آدمی
تا در بهشت روشن شود جمالشان

×××

در این شعر هیچ چیز ربطی به دیگری ندارد
انقلاب کن چرا سکوت در پیشه
جهاد در بطن انقلاب نهفته‌ست
با خود حمل کن دیشه

×××

دیدم که انقلاب شد مردم پی روز خوب
همه برابر ، رعیت ، ، سران
بیدار شدم فهمیدم خواب بود
دلار به نرخ نجومی ۲۰هزار شد گران
×××

مردم نمی‌خواهند تحول عظیم را
تو خود باید باشی قاضی
بدنبال عدالت باید باشی
یا به یک قِران بشوی رازی


شاعر: پاسبان پارسی

استفاده از این شعر بدون ذکر نام شاعر و منبع پیگرد قانونی در پی دارد ›


منِ دیگری.


در قلبم جهانی در آشوب است
در سرم ناظمی با باتوم است
در جانم شخصی توو حس قاتل است
به کجا خواهم رسید 

×××

نهادینه شده در مغزم بذر
شخصیت دیگریم ، آدمِ رزل
فرار نُرون از کوچک ترین درز
به کجا خواهم رسید

×××

عصبی ، هر آدم خود لعنتی‌ست
این جسم عاشقِ کفن نیست
این روحِ این بدن نیست
به کجا خواهم رسید

 

شاعر: پاسبان پارسی

برداشت از این غزل با ذکر نام شاعر و منبع انتشار مانعی ندارد ›


من اقرارء میکنم که نارسیسم دارم

اون هم به این دلیل.//

 

به این دلیل که میبینم آدم های اطرافم چه دختر چه پسر . اونقدر کَلاش و هستند اونقدر مزخرف و اینکه اراجیفی میگن که اصلا با مغز من سازگار نیست

من نمیدونم چرا طرف باید هر دقیقه بگه کجا هست؟؟؟ یا اینکه مگه جنگه که میگی نباشی بی تو هرگز؟؟؟؟ _ گورتو گم کن احمق و یا از طرف کمک میخای با افاده میگه نه ندارم خو بیچاره بگو نمیخوام به تو کمک کنم. و و و و و و و و و

 

 

من نارسیسم دارم بخاطر اینکه نمیتونم رفتار های وقیحانه آدم های مزخرف و یاوه گوی دورمو تحمل کنم من به خودم عشق میورزم تا روز موعود . روزی که شخصی عین من پیدا بشه تا بتونم زندگیمو باهاش شریک بشم جای حرفای تکراری و کلیشه ای زندگی کنیم.


من اقرارء میکنم که نارسیسم دارم

اون هم به این دلیل.//

 

به این دلیل که میبینم آدم های اطرافم چه دختر چه پسر . اونقدر کَلاش و اونقدر مزخرف و اینکه اراجیفی میگن که اصلا با مغز من سازگار نیست

من نمیدونم چرا طرف باید هر دقیقه بگه کجا هست؟؟؟ یا اینکه مگه جنگه که میگی نباشی بی تو هرگز؟؟؟؟ _ گورتو گم کن احمق و یا از طرف کمک میخای با افاده میگه نه ندارم خو بیچاره بگو نمیخوام به تو کمک کنم. و و و و و و و و و

 

 

من نارسیسم دارم بخاطر اینکه نمیتونم رفتار های وقیحانه آدم های مزخرف و یاوه گوی دورمو تحمل کنم من به خودم عشق میورزم تا روز موعود . روزی که شخصی عین من پیدا بشه تا بتونم زندگیمو باهاش شریک بشم جای حرفای تکراری و کلیشه ای زندگی کنیم.


من آنقدر درمورد خودم نمیگم تا ریا نشه خب من هم رپکن هستم مثل خیلیا که میخوان تو این جایگاه و تو این لول کاری باشناز خودم تعریف نمیکنم هیچوقت اما اینو میدونم هم من هم آدمای دورو اطرافم که قالبن موزیک نسل جدید ( چهارم ) رپ پارس رو گوش میدیم تا با فضای این نسل آشنا بشیم و سطح خودم و لول کاری هم نسل های خودمو ارزیابی کنم ، به این موضوع پی میبرم که من از خیلی از رپکن های نسل چهار و گاها نسل سوم قوی تر هستم اینو من نمیگم که شما فکر کنید داره از خودش تعریف میکنه؟ نه بخدا.

اما با این اوصاف وقتی اجراهای امینم ( Eminem ) رو رو استیج یا جدیدا تو مراسم اسکار 2020 دیدم ؛ به خودم میگم لاشی زر نزن فقط در دهنتو بزار عوضی و برو تو اطاقت بتمرگ

 

جلوی خدا ادعای خدایی کردن ؛ حکم اعدام است.


درود دوستان

 

رپآهنگ پیر دَمِ گور » از اینجانب پاسبان پارسی » پیش فروشش آغاز شد

این کار تو سبک عاشقانه و احساسی هست

لطفا برای تلاش من و کار من ارزش قائل بشید و حمایت کنید.

5000 تومان پولی برای کسی نیست اما اگر 100 نفر این کار رو بخرن تازه میشه حقوق 1 ماه من که من با کمک شما بدست میارم و قوت میگیرم که کار های باکیفیت و قوی تری پخش کنم/

 

 

لطفا از کار حمایت کنید و بخرید

 


آمد صدای ترس از وجودم

که من خار این چشم میشوم

آزارم به مورچه نمیرسد

فراموش کارم - به یاد ندارم حتی شام دیشبم

 

کمی تند خو و تند مزاج

که یحتمل اندکی لازم است

سر در گم این وقایع

که زندگی شبیه پازل است

 

اما مشکل یافت شد

وقتی که هر اشتباه نمره منفی دارد

به قدری مرتکب جرم شدم

مجری گفت قاضی ببینه میکنه از وسط پاره ات

 

قاضی ؟ همه الان قاضی اند

فقط ذکر الله گوی وسط میدان

که هرکس خدایی و پیامبری

من سر در گم و حیران

 

_ پاسبان پارسی

 

انتشار با ذکر منبع و شاعر مانعی ندارد

رپآهنگ طوفان » از اینجانب پاسبان پارسی » تحت لیبل خانواده پارسی » از پلتفرم خصوصی کالیفرنیا

theCalifornia.IR منتشر شد .

 

بنظرم و خیلی از اطرافیانم این آهنگ که سبک متفاوتی داره خیلی خفن در اومده . گوش دادنش خالی از لطف نیس.

سر هم کل اهنگش ۱:۴۳ هست ؛ ۱:۲۵ زمان مفید این آهنگه . ۱:۳۰ بیشتر وقتتونو نمیگیره

نظراتتونو برام بفرستید.


من زنده ام ؟؟ دقیق نمیدونم

شک ، همه چیز رو بست

من میگم نیست با دلیل

تو بگو خدایی این وسط هست

 

***

 

من آسمون آبی رو دیدم

که پر نقش ابرهاست

این دلیل طبیعته بر حقیقت

تو فکر میکنی خدا خالق فضاست

 

***

 

من میگم انسانیت

شاید باشه بهتر از افراط

تو بگو بهم کافر دیندار

تو برام خدا رو کن اثبات

 

***

 

من حق را میدانم بر عمل

که وحشیانه ترین اعمال فکر است

تو بگو مرتد و از دین خارج شده

من میگویم خدا خالق عمل س*ک*س است

 

***

 

که چگونه هم س*ک*س هم

خوبی و بدی را میکند درهم

اگر او قادر مطلق است

چگونه خوبی و بدی میشود برهم - سوار

 

***

او خالق بدیست ، او خالق گناه ست

چون او قادر مطلق است

شیطان ، آدم و حوا بهانست

او رخت بر تیشه انسان بَست

 

 

 

این داستان همچنان ادامه دارد.

 

 

 

_پاسبان پارسی


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها